دیکشنری
in place sort
ɪn ple͡is sɔɹt
فارسی
1
عمومی
::
جور كردن درجا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IN PAWN
IN PAYMENT OF
IN PEAL
IN PENCIL
IN PERFECT TRIM
IN PERPETUITY
IN PERSON
IN PERSONAM
IN PERSONEM
IN PERSPECTIVE
IN PETTO
IN PHASE
IN PIECES
IN PLACE
IN PLACE OF
IN PLACE SORT
IN PLACE UPGRADE
IN PLAIN ENGLISH
IN PLAIN LANGUAGE
IN PLANE
IN PLANE BUCKLING
IN PLANT
IN PLANT SYSTEM
IN PLAY
IN POCKET
IN POINT
IN POINT OF FACT
IN POOR TASTE
IN POSSE
IN POSSESSION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید